پيام دوستان
+
وعده هاي توخالي دولت براي احيادرياچه اورميه (3)

مهرباني #
ديروز 5:45 عصر
دكتررحمت سخني Dr.Rah
سلام و سپاس مادر هما براي لايکتان مرسي
دكتررحمت سخني Dr.Rah
{a h=golsoo}2 سوفيا{/a} سلام سوفياي عزيزمتاسفانه درسته مرسي
دكتررحمت سخني Dr.Rah
سلام وشب بخيراز لايکتان جبهه مقاومت اسلامي ،رايحه ي انتظار،نرگس بانو،سوفيا،علي محبي ،بادصبا عزيز
+
چرا بعضي وقتا بعضي مسائل تخصصي سياست رو وارد فضاي عمومي مثل پيامرسان مي کنيم ؟
مگر نه اين است که بايد هر بحثي در بين افراد صاحبنظر و هم سطح خودش مورد بررسي قرار بگيره
به نظر من اگر واسه بحث هاي تخصصي اتاق خاصي ساخته بشه بهتره
هم وحدت رو خدشه دار نمي کنه و هم به وحدت کمک مي کنه

علي علي اكبريآج
ديروز 4:5 عصر
علي علي اكبري
ديروز 3:49 عصر
علي علي اكبري
ديروز 3:48 عصر
ستاره ها امشب با هم مهماني از نور دارند انوار تجلي بخش ولايت بر سر مالک اشتر چه حالي دارد هر که را در بزم ولايت نکوست امشب بر تخت ياري اشتر به پا خواسته است و ره ياري مالک را در قرآنهاي پاي نيزه تا يک شمشير فاصله تا معاويه را امروز سربازان حيدر به قصد ياري اش آمده اند اي خوارج بدانيد مالک اشتر تنها نيست و اين نسل اشتر بيشمار دارد لبيک يا حيدر
لشکرهاي ام از آن است که بميرم و آرزوي شهادت بماند به دلم مگر ميشود ناجي من سيد علي قصدشهادتم را ناديده انگارد مگر استاد سيد مجتبي مرا از جرعه اکسير شهادت نداد جرعه اي با عشق؟مگر الم بر دستش نبود مرا اولين سوار عازم ميدان با خوکان صهيونيست به جنگ مگر پيکرم را ولي خدا نگرفت به زانو براي جان دادن پيش از شهادتم خدايا جز شهادت نده مرا حال دگر
علي علي اكبري
ديروز 3:48 عصر
مادر ماه آنجاست که رخ مته يار از آنجا مي تپد و عيان ميشود راز دو عالم در چهره ماه ولي خدا امام مطلق سيد علي س روشن و منور به تابش ميرسد مادري که جني ماه است همان کوثر جنت است که شيره وجودي اهل بيت النبوه و امامت و اولي لامر منکم در روانشان جاري است خوشا به دل عاشق که رخ ماه و مازاد والايش سيد علي س چشم او را منور کرده است
علي علي اكبري
ديروز 3:46 عصر
+
دانه هاي ِ تسبيح
نخ شده با بند ِ پوتين ِ تو
در دست هاي ِ زني
که زير ِ تابوت را گرفته است
.
.
.
علي اسدالهي

*ترخون بانو*
03/12/12
.: ام فاطمه :.
03/12/12
چه مي خواهي بنويسي که اينگونه گمان بردي که من از خويش و کرده هايم غافلم بايد يک واقعيتي را برشما نمايان کنم وان اين است که همه بر کرده خود اشنايند ولي چون توان و قدرت باور انچه نموده اند را از خود نمي بينند اميدوارند با وکيل کردن ديگران براي تفسير کرده شان انچه به خطا يا صحيح سخني غير باورشان را بفمند گويي کبکاني هستند اين لعضي يا که اگاه به حضور شکارچي را قدرت باور و فرار از او ندارند
+
گفتم از کار برد مرا خنده کردنت
خنديد و گفت من به تو کاري نداشتم ...
.
.
.
وحشي بافقي
شبگرد تنهايي
03/12/10
ولي هرچه بود کار ما بود با آن يار شيرين سخن و گلگون سيماي باشرف و با صلابت اش آنکه از ثمرات آن شجره طيبه اهل بيت ولايت و امامت باشد که ميشود ختم به ظهور منجي عالم بشريت مهدي مصطفي عج جانم به طريق و به وجود پاکش روان بر شمشير جهاد در رهش چگونه شود کارش با ما به پايان رسد آنجا که اميد وصالش بر ما خاتم به هيج فرض و هيچ دليل و منظري ختم و به پايان نرسد الي بعد شفاعت اش
شبگرد تنهايي
03/12/10
شاخه ي عشق
03/12/5
+
[وبلاگ]
طرب:فاطمه ابراهيمي
شد فصل طرب باز ز آغاز درختان*
هستي به تماشاي گل ناز درختان*
در حلقه ي گيسوت وزان سلسله ي باد*
بي خود شده از خويشيو دمساز درختان
بگشود نفس،باد صبا از نفس سرو
چون نغمه ي چنگي است در آواز درختان
کوتاهي عمر چمن از بي ثمري نيست
افتاده به پاي چمن اعجاز درختان
برگي سر خود را به تمنا به زمين زد
سجاده شد اکنون پر پرواز درختان
در پيچ و خم عمر و پريشاني احوال
گويا که نگاهي شده سرباز درختان
شاخه ي عشق
03/12/5
