دندان درد آقا اجازه درد دندان کشت مارا در حسرت یک پاره ی نان کشت ما را گفتند برخی عند رب یرزقون اند این تکه از آیات قرآن کشت ما را با مرگ گاوان محل در هر طویله این ما و مای گاوداران کشت ما را ما از نژاد برتر خورشید بودیم سرمای سنگین زمستان کشت ما را گفتیم می آیی که در پایت بباریم سیلاب وحشتناک باران کت ما را در عصر خونین، عصر شب ، عصر شبیخون پیشانی جا مهر ایمان کشت ما را این بار جای پاره قرآن روی نیزه پیراهن خونین عثمان کشت ما را دیشب تراشیدم تمام صورتم را این ریش های نا مسلمان کشت ما را آقا بیا تا بی خیال نان بمانیم آه گدایان خیابان کشت ما را از خیر این یک پاره ی نان هم گذشتیم آقا اجازه درد دندان کشت ما را میثم رنجبر
برچسب ها : میثم رنجبر - غزل , غزل ,
توسط : مهران رنجبر(مهاجر) تاریخ : پنج شنبه 86/3/24
دیدگاه()