به مسلخ تو چنان تیغ ، تیزمان کردند
به چشم دشمن جانی ، عزیزمان کردند
به عشق حمله ورند آن چنان که یک سگ هار
کبوتریم و کلاغان مریض مان کردند
من و تو آینه های غبار اندودیم
چه دست های کثیفی تمیزمان کردند
من و تو آینه بودیم و سنگسار شدیم
شکست خورده ی خشم چه چیزمان کردند ؟
*
کمی گذشت ، به هوش آمد و نمی دانست
کجا ؟ چطور ؟ چرا ؟ ریز ریزمان کردند
حسین شیردل
نشانی :
http://www.makhfigah128.blogfa.com