به گزارش پایگاه فرهنگی و اطلاع رسانی مفقودین و شهدای گمنام، میلاد عرفانپور شاعر متعهد و صاحب کتاب برگزیده شعر سال دفاع مقدس و دارنده چندین رتبه جشنوارههای داخلی، غزل زیبایی در وصف شهدای گمنام در جوارحرم مطهر دو شهید گمنام سومار قرائت نموده است:
به سیل اشک باید شست راه کاروانها را
هنوز ازجبهه میآرند تابوت جوانها را
کدامین کاروان آهنگ یوسف باخودش دارد
غم ابروکمانها مینوازد قد کمانها را
نه پیراهن به تن مانده و نه بوی پیرهن مانده
امان از اینچنین داغی که میبرد امانها را
به دنبال جوان خوش قد وبالای خود بودم
همانانی که با خود میبردند این استخوانها را
اگر دریانمیگنجد به کوزه با چه اعجازی
میان چفیه پیچیدند جسم پهلوانها را
خبردادند یوسفها به کنعان باز میگردند
ندانستیم با تابوت میآرند آنهارا
به روی شانه لرزان مردم یک به یک رفتند
خدا از شانه مردم نگیرد اینتکانها را
چنان شیرین دنیای ما شورانده دنیا را
که از ما وام میگیرندآیین تماشا را
به شوق رویت صبح دلانگیزی که ما داریم
هرآیینه به مغربمیبرند آیینه ما را
بگو امواج سرکش بیش از این خود را مرانجاند
کهطوفانها مصمم میکند مردان دریا را
به ما روز ازل تصویری از یاری نشاندادند
که میجنگیم و میجوییم آن تصویر زیبا را
به ما گفتند جنگیهست و باید مرد میدان بود
همان جنگی که سیسال است خون کرده جگرها را
همان جنگی که مادرها به پایش مادری کردند
پدرهامان فدا کردند در راهشپسرها را
همان داغ مکرر، داغ سنگین، داغ طولانی
همان جنگی که میآوردطوفان خبرها را
به ما گفتند هنگام نماز عید قربان است
و ما سوی منابردیم بعد از سجده سرها را
ببین قربانیات را، به نفسی انت یا مولا
کهما آموختیم از نام شیرینت الفبا را
تو میآیی و این یلدای طولانی
کهچشمان تو تضمین میکند خورشید فردا را
توسط :
مهران رنجبر(مهاجر) تاریخ : سه شنبه 90/12/16
دیدگاه()